قرآن وسنت آخرین مطالب
نويسندگان سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:, :: 11:19 :: نويسنده : قرآن وسنت
پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, :: 10:1 :: نويسنده : قرآن وسنت
کودکان آنگونه زندگی می کنند که آموخته اند... اگرکودکی باانتقاد زندگی کند: می آموزد که محکوم کند. اگرکودکی باعنادودشمنی زندگی کند: می آموزد که ستیزه جو باشد. اگرکودکی باترس زندگی کند: می آموزد که بهراسد. اگرکودکی با احساس ترحم زندگی کند: می آموزد که احساس بدبختی کند. اگرکودکی باتمسخرزندگی کند: می آموزدکه متزلزل باشد. اگرکودکی باحسادت زندگی کند: می آموزد که حسودباشد. اگرکودکی باشرمندگی زندگی کند: می آموزدکه احساس گناه کند. اگرکودکی باآگاهی برتوانایی هایش زندگی کند: می آموزد که اعتماد به نفس داشته باشد. اگرکودکی باعشق بدون قیدوشرط زندگی کند: می آموزد که عشق بورزد. اگرکودکی باتأیید زندگی کند: می آموزد که خویشتن رادوست بدارد اگرکودکی بابینش وشناخت زندگی کند: می آموزد که در زندگی هدف داشته باشد. اگرکودکی باتعاون زندگی کند: می آموزد که سخاوتمند باشد. اگرکودکی باصداقت وانصاف زندگی کند: می آموزد که راستگو ودرستکارباشد. اگرکودکی بااحساس امنیت زندگی کند: می آموزد که به خود واطرافیانش اعتماد داشته باشد. اگرکودکی بادوستی ومهربانی زندگی کند: می آموزد که زندگی را زیبا ببیند. اگرکودکی بابردباری زندگی کند: می آموزد که صبورباشد. اگرکودکی باتشویق بجا زندگی کند: می آموزد که قدردانی کند. اگرشمابا آرامش زندگی کنید: کودک شما می آموزد که بدون اضطراب زندگی کند. راستی کودک شما چگونه زندگی می کند؟... یک شنبه 23 آبان 1391برچسب:, :: 9:18 :: نويسنده : قرآن وسنت
بسم الله الرحمن الرحيم الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی رسول الله و علی آله و اصحابه الی یوم الدین و اما بعد : قلب جایگاه ایمان : خداوند عزوجل به فضل و کرم خود، دلها را به اختیار خویش قرار داده که هر طور خواست آنها را دگرگون کند. تنها اوست که ایمان را در قلوب بندگان مؤمن و پرهیزگارش می اندازد؛ چنانچه می فرماید: «وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُولَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ (7) فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَنِعْمَةً وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ » [الحجرات: 7، 8] . یعنی: بدانيد كه پيغمبر خدا در ميان شما است ( قدر او را بدانيد و بدو احترام بگذاريد). هرگاه در بسياري از كارها از شما اطاعت كند، به مشقت خواهيد افتاد. اما خداوند ايمان را در نظرتان گرامي داشته است و آن را در دلهايتان آراسته است، و كفر و نافرماني و گناه را در نظرتان زشت و ناپسند جلوه داده است، فقط آنان (كه داراي اين صفات هستند، يعني ايمان در نظرشان محبوب و مزيّن، و كفر و فسق و عصيان در نظرشان منفور و مطرود است) راهيابند. اين، لطف و نعمتي از سوي خدا است (كه بدانان ارزاني داشته است) و خداوند داراي آگاهي فراوان و فرزانگي بيشمار است ( و مي داند چه كسي شايسته هدايت، و بايسته مرحمت و نعمت است) . رسول الله صلی الله علیه وسلم درین مورد می فرماید: (الإسلام علانية والإيمان في القلب) رواه أبو يعلى. یعنی: اسلام آشکار و ظاهر بوده و ایمان در قلب قرار دارد.[1] آنگاه که قلب با ایمان اعمار گردد، تمام حواس، جوارح و مشاعر به سوی نیکی و عمل صالح به حرکت می افتد؛ چون قلب محور اعتماد بوده و امر و نهی می کند و اعضای دیگر پیرو او هستند. رسول الله صلی الله علیه وسلم از این مقام قلب چنین تعبیر کرده اند: «أَلَا وَإِنَّ فِي الْجَسَدِ مُضْغَةً إِذَا صَلَحَتْ صَلَحَ الْجَسَدُ كُلُّهُ وَإِذَا فَسَدَتْ فَسَدَ الْجَسَدُ كُلُّهُ أَلَا وَهِيَ الْقَلْبُ» [صحيح البخاري 1/ 56]. یعنی: آگاه باشيد که در جسم پارهء گوشتي است که اگر درست شود، همهء جسد درست و صالح ميگردد و اگر فاسد گردد تمام جسم فاسد مي گردد و بدانيد که آن قلب است. هر اندازه که ایمان در قلب نهادینه گردد، نیروی خیر خواهی در وجود پرورش میابد و سینه مؤمن به سوی اعمال صالح فراوانی فراخ می گردد و این گونه چرخش پیدا می کند.
نیازمندی دلها به تجدید ایمان: مسلمان همیشه به غذای روحی جدیدی نیاز دارد تا دلش را به شارژ های ایمانی شارژ نموده و و سینه اش را برای پیشقدمی در میدان اعمال صالحه فراخ گرداند. اگر مسلمان از غذای قلبش غافل شود، سست و مریض شده و قلبش می میرد؛ خداوند تبارک و تعالی تأثیر ایمان را در قلبها چنین بیان می کند: «وَمَن يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ والله بكل شيء عليم» (التغابن: 11). یعنی: و هر كس كه به خدا ايمان داشته باشد، خدا دل او را ( به ثبات و آرامش، و خوشنودي به قضا و قدر الهي مي رساند و ) رهنمود مي گرداند ، و خداوند از هر چيزي كاملاً آگاه است. خداوند متعال به سبب اعمال نیکو، نور و روشنایی را به قلب مؤمن داخل می کند تاکه انشراح صدر به میان آمده و دل مؤمن خنک گردد؛ پس انسان مؤمن، نسبت به دنیا زاهد شده و برای آخرت عمل نموده و به ملاقات پروردگارش آمادگی می گیرد. از دلایل این مورد، فرموده رسول الله صلی الله علیه وسلم است که می فرماید: «التجافي عن دار الغرور، والإنابة إلى دار الخلود، والاستعداد للموت قبل نزول الموت» (رواه ابن أبي الدنيا والحاكم في مستدركه). یعنی: فاصله گرفتن از زندگی فریبنده و رجوع به دار همیشگی و آمادگی برای مرگ پیش از فرارسیدن مرگ.[2] خداوند می فرماید: «أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلإِسْلامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِّن رَّبِّهِ فَوَيْلٌ لِّلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِكْرِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ فِي ضَلالٍ مُّبِينٍ» (الزمر: 22). یعنی: آيا كسي كه خداوند سينه اش را براي پذيرش اسلام گشاده و فراخ ساخته است و داراي ( بينشي روشن از ) نور پروردگارش مي باشد ( و در پرتو آن ، راه را از چاه تشخيص مي دهد ، همچون كسي است كه هدايت الهي در سايه اسلام پرتوي به دل او نيفكنده است و درونش با ايمان تابان نشده است ؟ ! ) . واي بر كساني كه دلهاي سنگيني دارند و ياد خدا بدانها راه نمي يابد ( و قرآن يزدان در آنها اثر نمي گذارد ! ) . آنان واقعاً به گمراهي و سرگشتگي آشكاري دچارند . برخی وسایل تجدید ایمان قرار ذیل اند: ذکر، دعا، احساس عظمت خداوند، تدبر به مخلوقات الله متعال، یاد مرگ، زیارت قبور، دوستی با اهل ایمان و همراهی با صالحان.
گناهان ایمان را ضعیف ساخته و دلها را بیمار می سازد: گناهان و معاصی ایمان را در قلوب ضعیف می سازد و دلها را به امراض و آفات عدیده دچار می کند مثل: سنگدلی، سختگیری، انکار حق، پیروی از خواهش های نفسانی، غرور، محبت دنیا و مال، فخر فروشی، تنبلی در انجام عبادات و اعمال صالحه، بد اخلاقی و انحراف از راه مستقیم. خداوند تبارک و تعالی در آیات زیاد قرآنی به این خطر اشاره نموده؛ چنانچه می فرماید: «أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَن يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ» (المائدة: 41). یعنی: آنان كسانيند كه ( در ضلال و عناد اسراف كرده اند و) خداوند نمي خواهد دلهايشان را ( از كثافت كفر و شرك ) پاك گرداند. «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُم مِّنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ المَاءُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ» (البقرة: 74). یعنی: پس از آن ، دلهاي شما سخت شد ، همچون سنگ يا سخت تر از سنگ . و پاره اي از سنگها است كه از آن نهرها مي جوشد ، و پاره اي از آنها است كه مي شكافد و آب از آن بيرون مي آيد ، و پاره اي از آنها است كه از ترس خدا فرو مي ريزد . و خدا از آنچه مي كنيد بي خبر نيست . « فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً» (المائدة: 13). یعنی: امّا به سبب پيمان شكني ايشان ، آنان را نفرين كرديم و از رحمت خود محروم داشتيم و دلهايشان را سخت نموديم ( به گونه اي كه دليل و اندرز بدان راه نمي يافت ) . رسول معظم اسلام تأثیرگناه بر قلوب چنین بیان می کند: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا أَذْنَبَ ذَنْبًا كَانَتْ نُكْتَةٌ سَوْدَاءُ فِي قَلْبِهِ، فَإِنْ تَابَ وَنَزَعَ وَاسْتَغْفَرَ صَقُلَ مِنْهَا قَلْبُهُ، وَإِنَّ زَادَ زَادَتْ حَتَّى يُغَلَّفَ بِهَا قَلْبُهُ، فَذَلِكَ الرَّانُ الَّذِي ذَكَرَ اللهُ فِي كِتَابِهِ {كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ} [المطففين: 14» [شعب الإيمان 9/ 373]. یعنی: هر گاه مؤمن مرتکب گناهی شود، یک نقطه سیاه در قلبش به وجود می آید، اگر توبه و استغفار نموده و از آن دست بردارد، قلبش صیقل داده می شود و اگر زیاد گناه کرد، سیاه قلبش نیز زیاد شده تاکه قلب او را فرا می گیرد؛ این است زنگاری که خداوند در کتابش بیان می کند ( نه چنان است؛ بلکه زنگاریست که در نتیجه اعمال، به قلب های شان جا گرفته است.)[3] و نیز رسول الله صلی الله علیه وسلم اثر فتنه ها را بر دلها بیان می دارد و می فرماید: «تُعْرَض الفتن على القلوب كعرض الحصير عودًا عودًا، فأي قلب أشربها نكتت فيه نكتة سوداء، وأي قلب أنكرها نكتت فيه نكتة بيضاء حتى تعود القلوب إلى قلبين: قلب أسود مرباد كالكوز مجخيًّا لا يعرف معروفًا ولا ينكر منكرًا بما أشرب من هواها، وقلب أبيض لا تضـره فتنة ما دامـت السماوات والأرض» (رواه مسلم). یعنی: فتنه ها بر دلها مانند چوب های بوریا پهن می گردد؛ فتنه به هر قلبی که وارد شود، یک نقطه سیاهی به آن پیدا می گردد و هر قلبی که از فتنه رهایی یابد، یک نقطه سفید بر قلبش به وجود می آید؛ تاکه قلبها دو قسم می شوند: یکی قلب سیاه خاکستری که به کوزه سرنگون شده می ماند و هیچ معروفی را نشناخته و از منکری که نفسش خواهش می کند، دست بر نمی دارد، و دیگری قلب سفید و درخشانی است که تا زمین و آسمانها باقی است، هیچ فتنه به آن ضرر رسانده نمی تواند.
چگونگی تقویت ایمان در دلها: برای این که ایمان در قلب ضعیف نشود، بر مسلمان لازم است که ذکر خدا و دعا را زیاد انجام دهد؛ چنانچه رسول الله صلی الله علیه وسلم به ما دستور می دهد: «إن الإيمان يخلق في جوف أحدكم كما يخلق الثوب، فأسألوا الله أن يجدد الإيمان في قلوبكم». یعنی: ایمان در قلب های شما مانند لباس کهنه می شود؛ پس از خداوند بخواهید که ایمان را در قلب های شما تجدید نماید.[4] رسول الله نیز می فرمایند: «ما من القلوب قلب إلا وله سحابة كسحابة القم ، بَيْنًا يُضِيء، وإذا علت عليه سحابة فأظلم، وإذا تجلت عنه أضاء». یعنی: هیچ قلبی نیست مگر این که ابری بر آن گماشته شده است؛ هر گاه ابری بر آن سایه افگند، تاریک می گردد و آنگاه که ابری کنار رود، قلب روشن می گردد.[5] و می فرمایند: «إن القلب ليصدأ كما يصدأ الحديد وجلاؤه ذكر الله» (رواه البيهقي). یعنی: قلب مانند آهن زنگار می گیرد و صیقل آن ذکر خداوند متعال می باشد.[6]
برخی وسایل تقویت ایمان در قلوب که علماء و دعوتگرانی که به تربیت روحی اهتمام می ورزند، توصیه می نمایند: - بر پایی بسیار نماز، به خصوص در نیمه شب. - یک شنبه 22 آبان 1391برچسب:, :: 9:0 :: نويسنده : قرآن وسنت
نصیحتم به تو ... اینست که همه این نداها را که تو را به بیحیایی و عریانی و بیحجابی فرا میخوانند را رد کرده و به آنها بدیده حقارت و پستی بنگر، و به آنچه که خداوند برای امهات المؤمنین پسندیده که در خانه بمانند و بیپردگی دوران جاهلیت را ترک کنند راضی شوی. آنگونه که در قرآن میفرماید: [الأحزاب: 33] «و در خانههایتان بمانید و مانند دوران جاهلیت نخست بیحجابی نکنید». و این که زندگی ستروپوشش را بر زندگی عریانی و بیحیایی برتری دهی. و بدان که زیباترین چیز نزد دختران شرم و حیاست، و حیا به حجاب بستگی دارد. و اگر از آن دست برداری شرم و حیا را از دست خواهی داد، و اگر حیا را از دست دادی حتما هرچه خوبی و زیباییست را نیز از دست داده و خدای ناخواسته شیطانی خواهی گشت در لباس زن، و اما نصیحتم به آنانی که فریب ادعاهای گمراهکننده دشمنان اسلام و دشمنان عفت و پاکدامنی و حیا را خورده و در منجلاب بیحجابی و بیحیایی و لختی و عریانی افتاده اند، نصیحتم به آنان اینست که از خواب غفلت بیدار گشته و به پروردگارشان بازگشته و توبه کنند، و اگر مسلمان واقعی اند آنچه خداوند به پوشیدن آن امر کرده را بپوشند و نخستین چیزی را که باید بپوشند همان چهره است که همه زیبایی و جمال زن در آن نهفته و باعث هر فتنهایست. و بداند که تمدن و پیشرفت در پردهبرداشتن از چهره و اماکن زیبایی و زینت آنگونه که کالا را پیش روی هر رهگذری میگذارند نیست، بلکه این همان سقوط و سرازیری به سوی پستی و ذلت است. و بداند که همه دعوات آزادی مزعوم چیزی جز دعوت به رهایی از اخلاق و آداب و ترک ارزشها والگوهای نیک و اصول والای انسانی و افتادن در شر و فساد نیست، تا چرا گاهی برای انظار و سفرهای باز برای اصحاب شهوت و هوس گردد. و موت و سکرات آن و قبر و تاریکی اش و روز حشر و سختیها و شدائد آن و آتش و بند و زنجیر آن را بیاد آورد، و همچنین وقوف خود نزد خداوند را بیاد آورد و چه دلیلی خواهد داشت، و چگونه در باره اعمال خلاف اسلام و ایمان و پروردگار و روز قیامت خود به خالق و پروردگارش پاسخ خواهد داد. این همان چیزی بود که به هر زن مسلمانی گوشزد کردم، پس از این هرکه خواست از سخن من پند گیرد یا ملال. _. [فصلت: 46] «و پروردگارت بر بندگان ستم نمیکند». _. [آل عمران: 99] «و نه خداوند از آنچه انجام میدهید غافل است». خداوند همه را به آنچه که دوست دارد و میپسندد توفیق دهد.
یک شنبه 21 آبان 1391برچسب:, :: 11:9 :: نويسنده : قرآن وسنت
رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرموده اند : ایمان هفتاد واندی شعبه دارد ، وما در زیر این شعبه جات را ذکر نموده ایم: 1 = ایمان و اعتقاد به الله عزوجل داشتن. 2 = به تمام پیامبران علیهم السلام ایمان داشتن. 3 = ایمان به فرشتگان. 4 = ایمان به قرآن ودیگر کتابهای آسمانی. 5 = ایمان به خوب بد تقدیر. 6 = ایمان به قیامت . 7 = ایمان به بر انگیخته شدن بعد از مرگ وحشر ونشر شدن. 8 = ایمان به جمع شدن مردم در میدان عرصات بعد از زنده شدن وبیرون شدن از قبرها. 9 = ایمان به این که بهشت خانه مومنان ودوزخ خانه کافران است. 10 = دوستی و محبت با الله مهربان. 11 = ترس از الله متعال. 12 = امید به الله متعال داشتن. 13 = توکل بر الله داشتن ودر هر چیزتسلیم دستورات او بودن. 14 = دوستی ومحبت با رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم. 15 = احترام پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را داشتن وایشان را بزرگوار ومعظم دانستن. 16 = دوست داشتن دین و متحمس بودن نسبت به آن . 17 = یادگیری علم دین. 18 = رساندن وانتشار علم دین. 19 = بزرگ دانستن قرآن واحترام قایل بدون نسبت به آن. 20 = طهارات وپاکی. 21 = خواندن نماز. 22 = پرداخت زکات . 23 = روزه. 24 = اعتکاف. 25 = انجام حج وعمره. 26 = جهاد فی سبیل الله. 27 = مرز بانی و پاسداری مرزهای سرزمین اسلامی. 28 = در میان جهاد و مبارزه با دشمن اسلام استقامت نمودن و فرار نکردن. 29 = پرداخت خمس یعنی یک پنجم مال غنیمت به رهبرحکومت اسلامی ویا ماموران حکومت اسلامی. 30 = آزاد کردان برده برای فقط برای رضای الله مهربان. 31 = پرداخت تمام کفارات و جرمانه های مالی که بر انسان بنا بر گناهان و یا سوگندها واجب می گردد. 32 = وفای به عهد وپیمان ها. 33 = به یاد نعمات الهی بودن وشکر آنها را بجا آوردن. 34 = زبان خویش را کنترل و حفاظت نمودن. 35 = امانتداربودن وامانتهای مردم به آنها پرداخت نمودن. 36 = پرهیزازقتل انسانهای بی گناه وجنایت بر افراد . 37 = شرم گاه خویش را از کارهای خلاف شرع و نامشروع حفظ نمودن. 38 = دست درازی به مال مردم نکردن و خود را از عمل زشت دزدی بدور داشتن. 39 = حلال خور بودن واز خورد و نوش چیزهای حرام و مشکوک و یا خورد نوش به روشهای غیر شرعی پرهیز نمودن. 40 =از لباس و ظروف مجاز شرعی و با روش و شمایل بیان شده از جانب اسلام استفاده نمودن واز لوازم ،ظروف ولباس های غیر شرعی استفاده ننمودن. 41 = از بازیها و سرگرمیهای ناجایز و حرام پرهیز نمودن. 42 = میان روی در انفاق و پرهیز از خوردن مال حرام . 43 = ترک کینه وحسد نسبت به دیگران. 44 = حرام بودن ریختن آبروی دیگران و پرهیز از این عمل زشت. 45 = اخلاص در اعمال و ترک ریا. 46 = با انجام نیکیها شاد شدن وبا ارتکاب گناهان ناراحت شدن. 47 = از هر گناهی توبه نمودن. 48 = قربانی و دیگر حیواناتی که شریعت اسلام کشتن و ذبح نمودن آنها رادستور داده از قبیل عقیقه وغیره را رعایت نمودن و برای الله مهربان این کار را انحام دادن . 49 = ازدستورات موافق با شرع رهبران و امیران پیروی نمودن. 50 = باجماعت مسلمانان بودن واز اختلاف و پراکندگی بدور بودن. 51 = برمردم با عدل وانصاف رهبری و حکومت نمودن ودر قضاوتها انصاف را رعایت نمودن. 52 = امر به معرذوف و نهی از منکر نمودن. 53 = تعاون وهمکاری نمودن در کارهای نیک و خیر. 54 = شرم وحیاء داشتن و خود را با این صفت زیبا آراستن. 55 = نیکی به پدر ومادر. 56 = بر قراری روابط خویشاوندی. 57 = خوش اخلاقی. 58 = نیکی نمودن به غلامان وبردگان زیر دست. 59 = رعایت نمودن حق آقایان و صحابان (از جانب بر دگان). 60 = رعایت حقوق فرزندان وخانواده. 61 = با اهل دین دوستی نمودن وبا آنها همراه ونزدیک بودن وسلام وعلیک نمودن. 62 = جواب سلام دیگران را دادن. 63 = به عیادت بیماران رفتن. 64 = بر مسلمانان نماز جنازه خواندن. 65 = جواب عطسه زننده ای که الحمد لله گفت دادن.. 66 = از کفار و مفسدین دوری نمودن وبا آنها سخت و خشن نمودن. 67 = اکرام همسایه. 68 = اکرام مهمان. 69 = پرده پوشی گنه کاران نمودن. 70 = بر مشکلات و انجام عبادات و در مقابل شهوات صبر نمودن. 71 = بی رغبت بودن نسبت به دنیا وآرزوهای اندک دنیوی داشتن. 72 = با غیرت بودن ودیوث نبودن. 73 = از لغویات پرهیز نمودن. 74 = سخاوت مند بود. 75 = برکوچکان رحم واحترام بزرگان را نگه داشتن. 76 = در میان افراد صلح بر قرار نمودن وقهرو ناراحتیها را از بین بردن. 77 = هر آنچه از خیر و خوبی برای خویش می پسندد برای برادر دینیش نیز بپسندد و هر چیز برای خویش نمی پسندد برای برادر خویش هم نپسندد که می شود چیزهای تکلیف را از راه دور کردن را نیز جزء همین قرار داد. سه شنبه 16 آبان 1391برچسب:, :: 17:11 :: نويسنده : قرآن وسنت
دو شنبه 15 آبان 1391برچسب:, :: 17:41 :: نويسنده : قرآن وسنت
براي تمام مسلمانان – الخصوص آن مردان و زناني که امسال به حج خانۀ الله متعال مشرف شده اند – بهترين و بزرگترين و قيمتيترين تحيه را تقديم ميدارم، تحيۀ اسلام، تحيۀ اهل جنت: یک شنبه 14 آبان 1391برچسب:, :: 10:21 :: نويسنده : قرآن وسنت
شنبه 13 آبان 1391برچسب:, :: 17:45 :: نويسنده : قرآن وسنت
برادر وخواهر مسلمان متوجه باش كه يكي از نمازهاي پنجگانه اي كه الله«ج» بر ما و شما فرض گردانيده است نمازصبح است،اين نماز به نزد الله«ج» نسبت به نمازهاي ديگر داراي فضايل و درجات بيشتري ميباشد،مهفوم حديث رسول الله«ص» است كه فرمودند: در اين وقت نماز صبح است كه انسانهاي با خدا و متـــقي از انسانهاي منافق صفت و مسلمان نما فرق داده ميشود و نيز مبارك ارشاد فرمودند : كسيكه نماز صبح را ترك كند ضمن اينكه گنهكار ميِِِـــــــشود در شيون و مراحل زندگي خود آنشخص به مشكلات و پريشاني هاي زيادي مبتلا ميشود.
حضرت محمد مصطفي«ص» در يك حديثي بطور خلاصه و فشرده در مورد فضيلت نماز صبح ميفرمايند... اداء نمودن نماز صبح با جماعت بهتر از عبادات و قيام تمام شب است بزرگترين علت قضاء شدن نماز صبح دير خوابيدن است. كسانيكه شبها تا ساعت ١٢ و يا ١ شب فيلم ها و يا برنامه هاي تلويزوني را تماشاء ميكنند هرگز نمي توانند براي نمازصبح بيدار شوند. بي خوابي شب اگرموجب قضاء شدن نماز صبح باشد جايز نيست و لو اينكه اين بي خوابي در جهت كارهاي مباح و جايز باشد، حتي اگر شخصـي پس از اداء نمودن نماز خفتن مشـــغول به ذكر ، تلاوت قرآنكريم ، مطالعه وتكرار درس يا موعظه و غيره... باشد و در اثر آن اعمال شبانه، نماز صبحش قضاء شود اين همه كردار و افعال شبانه اش ناجايز است ، در حاليـــــكه شب بيداري اكثر مردم در شرايط كنوني در كارهاي لهو و لعب و بيهوده گويي صرف ميشود ، در حديثي از رسول الله «ص» ارشاد شده كه فرمودند: شما اي امت من سنت هاي مرا زنده نگهداريد ، بعد از اداء نماز عشاء « خفتن » زود برويــــــد به بستر و بخوابيد تا براي نماز صبح بتوانيد راحت بيدار شويد. البته بعد از اداء نماز خفتن ، بقدر ضرورت ميتوان صبحت كرد و يا در كارهاي دينـــي ديــــگر مشغول شد. صرف نمودن و خوردن غذاي هاي سنگين و چند قسم غذا بالاي يكديگر كه فعلاً در بين جامعه رايج گرديده ، استفاده نمودن از نوشيده نيها درشب بعد از ادائ نماز خفتن « مانند چاهي ، قهوه ...» چون اينها باعث ميشود كه انسان تا دير وقت بيدار بماند و نيز بي خوابي را همراه دارد. و همين بي خوابي باعث ميشود كه انسان نتواند براي نماز صبــح بيدارشود . بعد از اداء نماز خفتن طبق رسومات رايچ دير به بستر رفتن و مخالف سنت رسول الله «ص» و بدون از وضوء خواب شدن. خواننده گرامي به همه ما و شـما لازم اسـت كه خود و اهل منـــزل خود را همواره محاسبه كنيم كه چه كسي نماز صبح را خوانده و چه كسي آنرا نخوانـده و آنرا قضاء نموده است. خواهــــر محترم شما نيز خود و فرزندان خويـش را محاسبه كنيد و فرزنـداني كه به حد بلوغ رسيده اند و نماز به آنها فرض قرار داده شده است آنها را بايد هميشه تاكيد نموده و براي نماز صبح بيدار كنيد نه اينكه در خواب غفلت فرو رفته و پس از طلوع آفتاب براي صبحانه بـــــلند شوند و شما هيچ اعتنايي نداشته باشيد ، در حاليــــــكه مادر مسئول فرزندان و شوهر مسئول همسر خويش است .
آن كسانيكه نماز صبح را ترك ميكنند بايد بدانند و مطـالعه داشته باشند كه اين نماز چقدر فضيلت و مرتبه والاي دارد و آگاه شوند كه رسول الله «ص» در حديثي ارشاد فرمـــــودند : اگر مومنان قدر و مقام نماز صبح را بدانند بدون شك كه آن مسلمانان ميروند حتي بالاي سينه هاي شان به مساجد براي اداء اين فريضه الهي. < اهميت نماز صبح و تساهل ما >
پنج شنبه 4 آبان 1391برچسب:, :: 18:1 :: نويسنده : قرآن وسنت
ای عزیزان به شما هدیه زیـــــــــزدان آمد
روز عرفه چه روزی است ؟ روز عرفه هم نهمین روز از ماه ذی الحجه است که اعمال مخصوص خودش را دارد. حاجیان گرامی در این روز در بیابانی نزدیک شهر مکّه به نام " عرفات " دور هم جمع می شوند و خدا را عبادت می کنند. روز عرفه، روز دعا و نماز و راز و نیاز با خداست، روز بخشیده شدن گناهان مـاست؛ پس تا میتونیـد دعـا کنیــد و آن زمـان که اشکت می چکــد گرم، غنیــمت دان و مـا را هم دعـــا کن! روز نیایش و روز بارش چشم های خاکیان بر شما آسمانیان مبارک باد حمد می گوییم خدای مهربان / خالق و سازنده این مکان آفریده این زمین و آسمان / کائنات و جمله موجود آن . . . روز بریدن از خاک و پیوند با افلاک و روز توسل به مقام ربوبیت حضرت حق است خوشا آن بنده با عهد و پیوند / که دارد بازگشتی با خداوند به کام خویش اگر چندی رود راه / چو باز آید نیاز آرد به درگاه . . . الهى چون در تو مى نگرم از آنچه خوانده ام شرم دارم . . . حاجیان گرم دعا و زائر اصلی برفت رفته سمت کربلای پر بلا امشب حسین اگر باشد گناه عالمینم چه غم دارم که غمخوار حسینم دل در جوشش ناب عرفه، وضو می گیرد و در صحرای تفتیده عرفات، جاری می شود آن جا که ایوان هزار نقش خداشناسی است . . . عرفه روزی است که خدا درهای مغفرت و بخشش و رحمتش را بر روی بندگان خود آنان می گشاید . . . یا رب به محمد و علی و زهرا / یا رب به حسین و حسن و آل عبا کز سر لطف بر آر حاجتم در دو سرا / بی منت خلق یا علی الاعلا . . . ای جمله بی کسان عالم را کَس / یک جو کرمت یار من بی کَس بس هر کَس به کسی و حضرتی می نازد / جز حضرت تو ندارد این بی کَس ، کَس میخواهم در ابریترین لحظهها فریاد بزنم و از باران عرفه سیراب شوم . . . خدایا آنگاه که جان ها و اندیشه ها از نسیم فرحبخش نام و یادت سرشار است بگذار در برکه عرفه، خود را از زنگار غفلت و معصیت شستوشو دهیم . . . یا رب ز گناه زشت خود منفعلم / وز قول بد و فعل بد خود خجلم فیضی به دلم ز عالم قدس رسان / تا محو شود خیال باطل ز دلم . . . روز عرفه، روز بی پیرایگی و آراستگی در عرفات خدا و روز زمزمه رازمندی های حسین و روز برخورد اشک و لبخند است . . . جز وصل تو دل به هرچه بستم توبه / بی یاد تو هر جا که نشستم توبه در حضرت تو توبه شکستم صد بار / زین توبه که صدبار شکستم توبه . . . تو آنچنانی که من دوست دارم ، پس مرا آنچنان کن که تو دوست داری . . . در زلال آفتاب نگاه خداوند، قنوت عشق را عاشقانه به زمزمه می نشینیم در روز عرفه که سجاده ای به وسعت هستی گسترده است . . . به خدا تا اندازه ی امیدوار باش که جرات گناه کردن پیدا نکنی و از اون تا اندازه ی بترس که از رحمت اون ناامید نشوی . . . الهی ، مرا عمل بهشت نیست و طاقت دوزخ ندارم اکنون کار با فضل تو افتاد . . . الهی ،آن خواهم که هیچ نخواهم الهی ، رجب بگذشت و ما از خود نگذشتیم ، تو از ما بگذر الهی ، به حق خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرینت نورم ده الهی راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر الهی ، چون تو حاضری چه جویم ، چون تو ناظری چه گویم الهی آگر بخواهم شرمسارم ، و اگر نخواهم گرفتار الهی در بسته نیست، ما دست و پا بسته ایم خدایا دیده ای بینا به من ده / دلی پر شور و بی پروا به من ده دستم از هر چیز خالیست / دلی سرشار چون دریا به من ده . . . جز خدا کیست که در سایه مهرش باشیم رحمت اوست که پیوسته پناه من و توست . . . از خدا برگشتگان را کار چندان سخت نیست سخت کار ما بود کز ما خدا برگشته است . . . در سکوتی که دلت دست دعا باز نمود یاد ما باش که محتاج دعاییم هنوز . . . خدایا من اگر بد کنم تو را بنده های خوب بسیار است اما تو اگر مدارا نکنی من را خدای دیگر کجاست ؟ بار الها! دفتر جرم مرا روز جزاباز مکن من به امید عطای تو خطا کار شدم . . . یا رب رو سیاهم مکنی / محتاج گدا و پادشاهم مکنی مو سیه ام کردی به رحمت خویش / با موی سپید رو سیاهم مکنی . . . خوشا دل سپردن به عشق خدایی / ز قید هوس های دنیا رهایی خوشا، از گناهان همه توبه کردن / به درگاه حق، نیمه شب، چهر سایی خوشا بر فراز جهان پر گشودن / گذشتن ز خودبینی و خود نمایی . . . خدایا من چه سازم خسته ی راهی درازم نه فرهادم که مرُد از داغ شیرین، نه ایوبم که با دنیا بسازم . . . از پنجره ی روزگار به درخت عمر که مینگرم / خوشتر از یاد خداوند ثمری نیست مطمئن باش ، حرفهایت هرچند تکراری باشد یکی هست که به آنها گوش میدهد آن کسی نیست جز خدا . . . دو شنبه 2 آبان 1391برچسب:, :: 10:5 :: نويسنده : قرآن وسنت
بسم الله الرحمن الرحیم نصیحت پبامبراعظم صل الله علیه وسلم به امت خویش حضرت ابوذررضی الله وعنه نقل می کند که رسول اکرم صل الله علیه وسلم فرمودند:تورابه تقوای الله تعالی وصیت می کنم:زیرا تقوا ریشه تمام نیکی ها ست وبه تلاوت قرآن کریم وذکر الله اهتمام کن ،زیرا باعث تذکره تو درآسمانها ونور زمین می شود.اغلب
اوقات ساکت باش،زیرا خیردرسکوت است.این امر شیطان رادفع کرده ودرکارهای دین کمک می کند.ازخنده بسیاردوری کن زیرا دل ازآن می میرد ونور چهره ازبین می رود. جهاد رابرخود لازم گیرکه فخرامت من همین است. بامساکین ومستمندان محبت داشته باش وباآنها همنشینی کن وبه افراد پایین ترازخود توجه کن وبه افراد بالاتر ازخود توجه نداشته باش زیرا این عمل باعث ناسپاسی وکفران نعمتهایی می شودکه خداوند به تو اعطا کرده است باخویشاوندان صله رحم کن گرچه آنها باتو قطع رابطه کنند. ازبیان حق بیم وهراسی نداشته باش گرچه حق برای کسی تلخ باشد. درراه الله ازملامن وسرزنش هیچ کس بیم نداشته باش ازبیان عیوب دیگران باعیوب خود مشغول باش ودرعیبی که خودت مبتلا هستی،اگردیگران به آن مبتلاهستند برآنها پرخاش نکن. ای ابوذر هیچ دانشی بالاتراز حسن تدبیر نیست ودوری واجتناب ازامور ناجایز،بهترین پرهیزکاری است وهیچ شرافتی ومناعتی همچون خلق وخوی خوب نیست دو شنبه 2 آبان 1391برچسب:, :: 9:53 :: نويسنده : قرآن وسنت
شاعر میگوید: نفسی التی تملک الأشیاء ذاهبة فکیف أبکی علی شئ إذا ذهبا «خودم که صاحب چیزها هستم، از بین میروم؛ پس چگونه به خاطر از دست دادن چیزی گریه کنم»؟ دنیا با تمام طلا، نقره، مقام ها، کاخ ها و قصرهایش، ارزش یک قطره اشک را ندارد. در سنن امام ترمذی از پیامبر -صلی الله علیه وسلم- روایت شده که فرموده است: «الدنیا ملعونةٌ، ملعونٌ ما فیها إلا ذکْر اللهِ، وما والاه، وعالماً ومتعلَّماً؛ دنیا و آن چه که در دنیا است، ملعون هستند به جز ذکر خدا و آن چه که به آن نزدیک و شبیه است و دانشمند و دانشآموز» متاع و دارایی های دنیا، فقط امانت هایی هستند که مدتی در اختیار ما میباشند. لبید، میگوید: وما المالُ والأهلون إلا ودِیعةٌ ولابدَّ یوماً أنْ تُردَّ الودائعُ «مال و خانواده، امانت هایی بیش نیستند و امانت ها باید روزی برگردانده شوند» ثروت های هنگفت، املاک و ماشین ها، یک لحظه هم زمان مرگ انسان را به تاخیر نمیاندازند. حاتم طایی میگوید: لعَمْرُکَ ما یُغنی الثَّراءُ عن الفتى إذا حشرجتْ یوماً وضاق بها الصَّدْرُ «سوگند میخورم آن گاه که مرگ فرا میرسد و نفس به آخر میآید، ثروت و دارایی، برای انسان هیچ کاری نمیکند» حکما گفتهاند: به هر چیزی ارزش و جایگاه معقول آن را بده؛ دنیا و آن چه در آن است، ارزش مومن را ندارد؛ «وَمَا هَذِهِ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ» (عنکبوت:64) «و زندگانی دنیا، سرگرمی و بازیچهای بیش نیست» حسن بصری میگوید: هیچ چیزی جز بهشت را ارزش و بهای خود مدان؛ وجود مومن، گران بهاست، اما برخی آن را ارزان میفروشند. کسانی که به خاطر از دست دادن دارایی، نابودی خانه و آتش گرفتن اتومبیل خود بیصبری میکنند و بر عکس، به خاطر نقص ایمان و گناهان و کوتاهیهای خود در عبادت پروردگار، تاسف نمیخورند، خواهند دانست که آن ها به اندازه نوحه و گریهای که برای دنیا سر داده و به خاطر گناهان تاسف نخوردهاند، در اشتباه بوده و کار نابجایی کردهاند؛ چراکه قضیه، قضیه ارزش ها، جایگاه ها و مسئولیتهاست. «إِنَّ هَؤُلَاءِ یُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَیَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ یَوْمًا ثَقِیلًا» (انسان:27) «بیگمان این ها، دنیا را دوست دارند و روز دشوار و سخت (آخرت) را ترک میکنند» محبت واقعی از دوستان خدا باش تا خوشبخت شوی؛ خوشبختترین مردم، کسی است که بالاترین هدف خود را محبت خداوند قرار داده است. چه زیبا میفرماید: «یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ» (مائده:54) «خدا، آن ها را دوست میدارد و آن ها، خداوند را دوست میدارند». یکی از مفسرین میگوید: این که میگوید: آن ها، خدا را دوست میدارند، عجیب نیست؛ بلکه عجیب، این است که میگوید: او، آن ها را دوست میدارد. خداوند، ذاتی است که به بندگانش روزی میدهد، آنان را سرپرستی مینماید و سپس آن ها را دوست میدارد؛ «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ» (آل عمران:34) «بگو: اگر شما خدا را دوست دارید، پس از من پیروی کنید تا خدا، شما را دوست بدارد» به برترین خصوصیت علی بن ابی طالب -رضی الله عنه- بنگر؛ همان خصوصیتی که هم چون تاجی بر سر او میدرخشد؛ منظورم فرموده پیامبر -صلّی الله علیه وسلم- در مورد او میباشد که: «او، مردی است که خدا و پیامبرش را دوست دارد و خدا و پیامبرش نیز او را دوست دارند» یکی از اصحاب «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» را دوست داشت و از اینرو در هر رکعت نماز همین سوره را میخواند و آن را تکرار مینمود و دلش را با این سوره زنده میکرد. پیامبر-صلّی الله علیه وسلّم- به او فرمود: « حبُّک إیَّاها أدْخَلَکَ الجَنَّةَ؛ محبتت با این سوره، تو را وارد بهشت میکند» چه زیباست دو بیت شعری که در گذشته در شرح حال یکی از علما میخواندم: إذا کان حـب الهائمین من الوری بلیـلی و سلمـی اللـب و العـقـلا فمـاذا عسی أن یفعل الهائم الذی سری قلبه شوقاً إلی العالم الأعلی «وقتی محبت و عشق به لیلی و سلمی، عقل عاشقان سرگشته آن ها را سلب مینماید، پس فردی که قلبش، مشتاق ملکوت اعلی است، چگونه خواهد بود»؟ «وَقَالَتِ الْیَهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ یُعَذِّبُکُمْ بِذُنُوبِکُمْ» (مائده:18)«یهودیان و نصاری، گفتند: ما، پسران و دوستان خدا هستیم؛ بگو: پس چرا شما را به خاطر گناهانتان عذاب میدهد»؟ عشق به یک زن، مجنون لیلی را کشت و قارون را محبت مال و دارایی، هلاک کرد و فرعون را محبت مقام، نابود نمود؛ اما حمزه و حنظله به خاطر محبت خدا و پیامبرش، کشته شدند؛ به راستی که چه تفاوت زیادی با هم دارند!
شش صفات خداوند کامیابی هر دو جهان را در دین و محنت دین قرار داده است، در محنت دین چند صفات وجود دارد که هر کس آنها را بداند و بر آنها عمل کند، زندگی کردن مطابق دین بر او آسان می باشد، که عبارتند از: کلمه طیب ( لا اله اله الله محمد رسول الله ) ، نماز، علم و ذکر ، اکرام مسلم ، اخلاص نیت ، دعوت و تبلیغ اول : کلمه طیب ( لا اله اله الله محمد رسول الله ) : این کلمه از گوینده ی خود چهار تقاضا دارد : 1- لفظ 2- معنی 3 – مقصد 4 – فضیلت لفظ : این کلمه به زبان عربی نازل شده و باید به همان صورت ادا شود. معنی : هیچ معبودی بر حق غیر از خداوند وجود ندارد و حضرت محمد ( ص ) پیامبر و رسول بر حق خداوند می باشد. مقصد: هر کاری با خواست و اراده ی الله تعالی انجام می شود و بدون خواست و اراده ی الله جل جلاله مخلوق هیچ کاری نمی تواند انجام دهد، این یقین در دل ما پیدا شود. و گذراندن بیست و چهار ساعت زندگی طبق سنت پیامبر (ص) سبب کامیابی دو جهان و گذراندن زندگی به غیر از طریقه های پیامبر ( ص ) سبب ناکامی دنیا و آخرت می شود. فضیلت : (لا اله الا الله) : فضایل این کلمه بسیار زیادند ، در حدیثی آمده است که هر کسی با اخلاص این کلمه را بخواند داخل بهشت می شود. و در حدیثی دیگر آمده است که هر کسی یکبار این کلمه را بخواند چهار هزار گناه کبیره از او معاف می شود. ( محمد رسول الله ) : مفهوم حدیث رسول الله (ص) است که : بی شک کسی در قیامت به من نزدیکتر خواهد بود که بیش از بقیه برای من درود فرستاده باشد. دوم نماز : مقصد نماز این است که با دو رکعت نماز مسایل کوچک و بزرگ دنیا و آخرتمان را حل کنیم. فضایل : در حدیثی آمده که هر کس بر نماز پایبندی کند ، خداوند او را به پنج صورت اکرام می کند: اول اینکه تنگی رزق را از او دور می کند.دوم عذاب قبر از او دور کرده می شود، سوم روز قیامت اعمال نامه اش به دست راستش داده می شود، چهارم اینکه از پل صراط مانند برق رد می شود، پنجم اینکه بدون حساب و کتاب وارد جنّت می شود. سوم علم و ذکر: علم یعنی دانستن، اینقدر علم باید یاد بگیریم که پاکی ناپاکی، جایز ناجایز، حلال حرام، محرم و نامحرم را از یکدیگر تشخیص بدهیم. بزرگترین علم، علم قرآن است و مفهوم حدیث آنحضرت (ص) است که : بهترین شما کسی است که قرآن را یاد بگیرد و به دیگران یاد بدهد. ذکر : هر دلی که ذکر می کند مثالش مثل زنده است و هر دلی که ذکر نمی کند مثل مرده. سه تا ذکرهستند که هرکس آنها را صد صد بار صبح و صد صد بار عصر با پایبندی انجام دهد جزء ذاکرین شمرده می شود، و جنت هشت دروازه دارد یکی مخصوص ذاکرین است که خندان خندان وارد جنت می شوند. ( سوم کلمه، درود شریف و استغفار) چهارم اکرام مسلم : مقصد اینست که به طریقه ی رسول الله (ص) با مخلوقات الله جل جلاله رفتار کنیم. مفهوم حدیث پیامبر اکرم (ص) است که: هر کس یک حاجت مسلمانی را برآورده کند، خداوند هفتاد و سه حاجت او را برآورده میکند ، یکی در دنیا و هفتاد و دو در آخرت. پنجم اخلاص نیت: مقصد این است که هر کار نیکی را به رضای الله (ج) انجام دهیم و مفهوم حدیث است که : خداوند به صورتها و مال های شما نگاه نمی کند بلکه به دل ها و اعمال شما نگاه میکند. هرکس یک عدد خرما در راه خداوند صدقه کند به اندازه ی کوه احد به او ثواب می رسد و هر کس به اندازه ی کوه احد طلا و جواهرات بخاطر ریا صدقه کند هیچ ثوابی به او نمی رسد. ششم دعوت و تبلیغ: مقصد این است که هم خودمان دیندار شویم و هم دیگران را به سمت دین دعوت دهیم، خداوند برای این کار 124000 کم و بیش پیامبر فرستاده است. حضرت محمد (ص) آخرین نبی بوده است و بعد از ایشان دروازه ی نبوت بسته شده و کار انبیاء بر دوش این امت گذاشته شده است. برای یاد گرفتن این کار در اولین فرصت باید چهار ماه در راه الله (ج) تشکیل شویم و تمام زندگی مقصد خود قرار دهیم. برخی از مسایل فرایض وضوء: چهارتا هستند: 1- شستن صورت از محل روییدن مو تا زیر چانه 2- شستن هر دو دست تا آرنج 3- مسح یک چهارم سر 4- شستن هر دو پا تا قوزک سنت های وضوء : سیزده تا هستند : 1- نیت 2- بسم الله گفتن 3- شستن دستها تا مچ 4- مسواک زدن 5- آب در دهان چرخاندن 6- شستن داخل بینی 7- خلال کردن ریش 8- خلال کردن لای انگشتان دست و پا 9- هر عضوی را سه بار شستن 10- مسح کردن تمام سر 11- مسح کردن گوش ها 12- به ترتیب 13- پی در پی مستحبات وضوء : پنج تا هستند: 1- نشستن بر جای بلند و پاک 2- صورت به طرف قبله کردن 3- کمک نگرفتن از دیگران 4- مسح گردن 5- از طرف راست شروع کردن شکننده های وضوء : هشت تا هستند: 1- بول و براز 2- خارج شدن باد از شکم 3- جاری شدن خون یا ریم از بدن 4- استفراغ کردن به ادازه ی پری دهان 5- تکیه دادن به خواب 6- مستی و دیوانگی 7- بیهوشی 8- قهقهه فرد بالغ در نماز مکروهات وضوء : چهار تا هستند: 1- نشستن بر جای ناپاک 2- صحبت دنیایی کردن 3- پاک کردن بینی با انگشت دست راست 4- خلاف سنت وضو گرفتن فرایض غسل : سه تا هستند : 1- آب در دهن چرخاندن( مضمضه ) 2- داخل بینی را شستن ( استنشاق ) 3- شستن تمام بدن طوریکه به اندازه ی یک تار مو از بدن خشک نماند. سنت های غسل : پنج تا هستند: 1- شستن دست ها تا مچ 2- استنجا کردن 3- پاک کردن ناپاکی ها و نیت پاکی کردن 4- گرفتن وضوی کامل 5- ریختن آب بر بدن سه بار مکروهات غسل: چهار تا هستند: 1- رو یا پشت به طرف قبله بودن 2- صحبت کردن در حال غسل 3- اسراف کردن آب 4- خلاف سنت غسل گرفتن فرایض نماز : سیزده تا هستند، هفت بیرون نماز که به آنها شرط می گویند و شش داخل نماز که به آنها رکن گفته می گویند. شرط های نماز: هفت تا هستند: 1- پاکی بدن 2- پاکی لباس 3- پاکی جای نماز 4- ستر عورت 5- وقت نماز 6- استقبال قبله 7- نیت رکن های نماز: شش تا هستند: 1- تکبیرة الاحرام 2- قیام 3- قرائت 4- رکوع 5- دوسجده 6- نشستن در التحیات آخری واجبات نماز: چهارده تا هستند: 1- خواندن سوره فاتحه در دو رکعت اول نماز فرض و تمام رکعات دیگر نمازها 2- خواندن سوره ای دیگر به همراه سوره ی فاتحه در دو رکعت اول نماز فرض و تمام رکعات دیگر نمازها 3- قومه 4- جلسه 5- نشستن در االتحیات اولی به اندازه ی خواندن االتحیات در نمازهای بیش از دو رکعت 6- خواندن التحیات در قعده ی اولی و دومی 7- در قعده ی اولی بیش از التحیات چیزی نخواندن 8- پیروی از امام 9- به ترتیب ادا کردن ارکان 10- تعدیل ارکان 11- رعایت قرائت های سری و جهری 12- گفتن تکبیر و خواندن دعای قنوت در رکعت سوم نماز وتر 13- شش تکبیر زائد نمازهای عید 14- با لفظ سلام نماز را تمام کردن شکننده های نماز: هجده تا هستند: 1- سخن گفتن در نماز به هر صورت 2- سلام کردن 3- دادن جواب سلام و جواب عطسه و آمین گفتن برای دعا بغیر از آمین گفتن در پایان سوره ی فاتحه 4- گفتن «انا لله و انا الیه راجعون» بر خبر بد و گفتن الحمدلله بر خبر خوب و گفتن سبحان الله بر خبر عجیب 5- آه و ناله کردن بخاطر درد و بیماری 6- بغیر از امام خود دیگری را لقمه دادن 7- در نماز قرآن را نگاه کردن و خواندن 8- عمل کثیر( یعنی طوری عمل کردن در نماز که اگر کسی ببیند فکر کند که در نماز نیست.) 9- قرآن را زیاد غلط خواندن 10-خوردن و نوشیدن 11- به اندازه ی دو صف راه رفتن در نماز 12- برگرداندن سینه بدون عذر در نماز 13- سجده کردن در جای ناپاک 14- ظاهر شدن ستر به اندازه ی یک رکن در نماز 15- در دعای نماز اینطور چیزی را خواستن که از انسانی می خواهند. 16- بخاطر درد یا مصیبتی اینطور نالیدن که صدا در بیاید. 17- خندیدن انسان بالغ با صدای بلند در نماز 18 پیشی گرفتن از امام در ارکان نماز اصول دوازده گانه : دوازده اصول در زندگی هستند که رعایت آنها ضروری است و به سه قسمت تقسیم می شوند.: اول چهار عملی که باید زیاد انجام داده شوند: 1- دعوت الی الله 2- تعلیم و تعلّم 3- ذکر و عبادت 4- حسن سلوک و خدمت دوم چهار عملی که باید کم انجام داده شوند: 1- کم خوردن 2- کم خوابیدن 3- کم از مسجد بیرون رفتن 4- کم به صحبت دنیایی مشغول بودن سوم چهار عملی که اصلا نباید انجام داده شوند: 1- سؤال کردن ( گدایی ) 2- طمع قلبی 3- اسراف کردن 4- بدون اجازه ی دیگران به اموال آنها دست زدن ده نور ده عمل هستند که در انجام آنها نور وجود دارد : 1- احترام مسجد 2- پایبندی به تکبیر اولی 3- پایبندی به نماز های نفلی به خصوص نماز تهجد 4- پایبندی به تسبیحات 5- اطاعت کردن از امیر صاحب 6- شرکت کردن در اعمال اجتماعی 7- حفاظت کردن اعضای بدن 8- تلاوت قرآن 9- صبر کردن 10- ترک لایعنی برخی از دعاهای مسنون: دعای وارد شدن به مسجد: بِسمِ اللهِ اَلصَّلاةُ وَالسَّلامُ عَلی رَسولِ اللهِ اَللّهُمَّ اغفِرلِی ذُنوبی وَافتَح لی اَبوابَ رَحمَتِکَ، نَوَیتُ سَُّنَت الاِعتِکافُ مادُمتُ فی هذَا المَسجِدِ دعای خارج شدن از مسجد: بِسمِ اللهِ اَلصَّلاةُ وَالسَّلامُ عَلی رَسولِ اللهِ اَللّهُمَّ اغفِرلِی ذُنوبی وَ إنّی أَسئَلُکَ مِن فَضلِکَ وَ رَحَمتِکَ دعای هنگام غذا خوردن بِسمِ اللهِ عَلی بَرکَتِ اللهِ ( اگر فراموش کرده و اواسط غذا خوردن بیاش آمد، بگوید: بِسمِ اللهِ اَوَّلُهُ وَ آخِرُهُ ) دعای پایان غذا خوردن اَلحَمدُ لِلّهِ الَّذی اَطعَمَنا وَ سَقانا وَ جَعَلَنا مِنَ المُسلِمینَ دعا غذای مهمانی : اَللّهُمَّ اَطعِم مَن اَطعَمَنی وَ اَسقِ مَن سَقانِی دعای هنگام خوابیدن: اَللّهُمَّ بِاِسمِکَ اَموتُ وَ اَحیا دعای هنگام بیدر شدن از خواب : اَلحَمدُ لِلّهِ الَّذی اَحیانا بَعدَ ما آماتِنا وَ اِلَیهِ النُّشور دعای پایان وضو: اَشهَدُ اَن لا اِلهَ اِلَّا اللهُ وَحدَه لا شَریکَ لَه وَ اَشهَدُ اَنَّ مُحَمَّدً رَسولُ اللهِ ، اَللّهُمَّ اِجعَلنِی مِنَ التَّوّابینَ وَ اِجعَلنِی مِنَ المُتَطَهِّرینَ دعای وارد شدن به دستشویی: اَللّهُمَّ اِنّی اَعوذُ بِکَ مِنَ الخُبثِ وَ الخَبائِثِ دعای خارج شدن از دستشویی: غُفرانَکَ ( یا «اَلحَمدُ لِلّهِ الَّذی اَذهَبَ عَنِّی الأذَی وَ عافانِی» ) دعای وارد شدن به حمام : اَللّهُمَّ اِنّی اَعوذُ بِکَ مِنَ الرِّجسِ النَّجِسِ الخَبیثِ الشَّیطانِ الرَّجیمِ دعای سوار شدن به ماشین: سُبحانَ الَّذی سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما کُنَّا لَهُ مُقرِنینَ وَاِنَّا اِلَی رَبِّنا لَمُنقَلِبونَ آداب گشت در آداب گشت باید سه چیز بیان شود: 1- اهمیت دین 2- محنت انبیا و صحابه 3- آداب گشت و برای کسانی که تازه تشکیل هستن صفت اول و صفت ششم از شش صفات بیان شود بعد از آ آداب گشت را مختصر بیان کند. درمیانی در حلقه ی درمیانی باید شش صفات بیان شود و به همراه هر صفت، صفت ششم نیز بیان شود و مطالبه صورت گیرد. ومن الله توفیق پیوندهای روزانه
پيوندها
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||
![]() |